پرهامپرهام، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

نی نی کوچولوی ما

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

19 و20ماهگی پسر گلم

سلام عزیز دل مامان ،پسرک 20 ماهه خودم ،مرد کوچولوی خودم،مبارکت باشه 20 ماه زندگیت و مبارک ما باشه وجود زیبای تو،عزیز دلم خیلی خوشحال و راضی هستم از پیشرفتت ،از حرف زدنت،از عکس العملت در برابر همه چی،خیلی تیزی همه چی رو زود میگیری و درک میکنی،هر کاری رو که بهت میگیم انجام بده خوب به جمله هایی که میگیم توجه میکنی هر چندم که طولانی باشه بعد عین همون کارو انجام میدی،همین که من لباساتو عوض میکنم خودت زود برش میداری و میبری میزاری تو لباسشویی،تا نمازم تموم میشه جانمازم و جمع میکنی میبری تو کشوی مخصوص جانمازا میزاری  همچنان گاز میگیری و بچه ها رو میزنی این رفتارت یه کم ناراحتم میکنه،نسبت به مامان بزرگ و بابا بزرگت احساس مالکیت میکنی اگه هر که ...
24 ارديبهشت 1394

واکسن 18ماهگی

بله مامان بعد از مدتها  اومدم جریان این  واکسن 18ماهگیت که مثل کابوس بود برای من رو تعریف کنم که روزی که تو شد 18ماهت من و بابایی اینجا نبودیم که ببریمت واسه واکسنت و منم که به محض رسیدنمون بردمت مرکز بهداشت واکسن نداشتن،دوباره یه هفته بعدش بردمت باز تعطیل بود و بعدشم شما خوشگل مامان مریض شدی طبق معمول و این دفعه تب شدید و آب ریزش بینی و کسالت و گریه و خلاصه همه چی که حالا عکس اون روزاتو میزارم دو روز بستری بودی و  سه تا سرم توی این سه روز بهت وصل کردن تا آب بدنت برگرده،چون مریض بودی بهت واکسن نزدن، و این شد که افتاد توی سال جدید و بعد از تعطیلات و وقتی بردمت 18ماه و 21 روزت بود و بالاخره وقت واکسن زدن،تو هم به محض دیدن  ...
24 ارديبهشت 1394
1